بازیگر، تهیه کننده و کارگردان سینما و تلویزیون گفت: لادن طباطبایی به گمان این که دخترمان لجبازی می کند با شعار فرزند عزیز است و تربیت آن عزیزتر دخترمان را تنبیه
سکوت سعید تهرانی شکست؛ لادن طباطبایی فرزند اوتیسمی ام را کتک می زد
عبارات مهم : زندگی
به گزارش میزان، سعید تهرانی بازیگر و همچنین کارگردان و تهیه کننده تلویزیون و سینما است که در سال ۱۳۵۲ در پایتخت کشور عزیزمان ایران متولد شده است است.
وی در مجموعه های تلویزیونی و فیلم های بسیاری حضور داشت ولی بعد از یک برهه زمانی از فضای بازیگری فاصله گرفته و وارد عرصه تهیه کنندگی و کارگردانی شد و بعد از آن ناگهان به طور کلی از دنیای سینما و تلویزیون جدا شد.
اما حال غیبت این هنرمند کمی طولانی شده است هست، به همین خاطر به سراغ وی رفته و حال هوای این روزهای زندگی کاری و شخصی این هنرمند را جویا شده است است که در ادامه خواهید خواند:
شما مدتی است که از عرصه هنر فاصله گرفته اید، از فعالیت های خود در این روزها بگویید
تهرانی: در حال حاضر فیلمبرداری یک اثر سینمایی به نام “چرخ و فلک” به کارگردانی و تهیه کنندگی خودم به آخر رسیده است و ساخت موسیقی آن در مراحل نهایی قرار دارد. اثر دیگری به نام “دختران دم بخت” به کارگردانی منشی زاده و تهیه کنندگی خودم نیز برعهده دارم که در مراحل نهایی فیلمبرداری هست. فیلمبرداری چرخ و فلک ۲ سال و نیم تا ۳ سال پیش تمام شد ولی چون پرسشها خانوادگی داشتم و از فرزند اوتیسمی ام نگهداری می کردم متوقف ماند.
شما سابقه خوبی در تولید و تهیه دارید از تجربیاتتان برایمان بگویید
تهرانی: در ساخت فیلم در کشور عزیزمان ایران رکورد دار هستم به این شکل که ۷ تله فیلم با شبکه ۵ قرارداد بستم و این آثار در مدت ۶ ماه نوشته، تولید و پخش شده است است و ۵ تله فیلم در هر جشنواره که حضور داشتند جایزه دریافت کردند. آقای ضرغامی تقاضا کردند که زیر نویس انگلیسی جهت این تله فیلم ها بگذارم که وی این فیلم ها را به مهمانان خارجی هدیه می دادند.
شخصی مثل محمدرضا شفیعی که من جهت او احترام زیادی هم قائلم جهت ۴ تا ۵ سال آینده نیز سریال و تله فیلم دارد ولی موسسه فیلمسازی من و امثال من بدون کار شده است اند در حالی که هنگامی که تهیه کننده موسسه رسمی دارد باید کار سراغ تهیه کننده بیاید ولی این اتفاق روی نمی دهد و به تحصیلات و مهارت اهمیتی داده نمی شود.
در فضای حرفه ای هنر علی رغم آن چه که در ارتباط تصویری می بینیم بازیگران و صورت های معروف یاد هم نمی کنند. از سینما، تلویزیون و رسانه ها هزینه شده است و هنرمند آشنا و محبوب می شود ولی هنگامی که مسئله ای جهت یک هنرمند پیش می آید بازیگران و صورت های معروف دیگر خوشحال می شوند و از سرمایه هنر یعنی هنرمند حفاظت نمی شود.
اوضاع فعلی تولیدات را چگونه می بینید؟
تهرانی: برنامه “دورهمی” مهران مدیری و “خندوانه” رامبد جوان جهت تلویزیون و مردم مهم است و در کمدی هنگامی که این دو هنرمند توانمند هستند پرچمی هم به من داده شود من قبول نمی کنم ولی فیلم های هیجانی اعم از پلیسی و اکشن می توانم بسازم. متاسفانه آن کس که تخصص و علاقه فیلمسازی در ژانر تاریخی دارد در ژانر اجتماعی و آن فیلمساز که در ژانر اجتماعی تخصص و علاقه دارد در ژانر تاریخی به فیلمسازی مشغول هست. اگر در ژانرهای متفاوت از جمله پلیسی، اکشن، اجتماعی و تاریخی یک مهران مدیری و رامبد جوان داشتیم مشکلی وجود نداشت ولی به این ژانر هم اهمیتی داده نمی شود.
از فعالیت هایتان در سینما برایمان بگویید
تهرانی: با دارا بودن موسسه فیلمسازی و تجربه تهیه کنندگی در آثار متعدد به دنبال ساخت فیلمی با همکاری کشور مالزی هستم.بارها به وزارت ارشاد نامه نوشته ام که من در فیلمسازی تجربه دارم، تهیه کننده کارهای خودم بوده ام، علم و تحصیلات دانشگاهی دارم ولی این امتیازات کمکی به من نکرده هست. از آثار تعریف می کنند ولی می گویند شما باید یا کارگردانی یا تهیه کنندگی را برعهده داشته باشید. هنگامی که من هزینه کار را برعهده دارم و امکانات هم فراهم است به چه علت باید کار و هزینه تولید اثر را به دیگری بسپارم. من اهل رانت، کمک از دولت، بخش شخصی و افراد نیستم و با سرمایه خود فیلم می سازم ولی به من می گویند شخصی سوری را به عنوان تهیه کننده معرفی کنید. این دروغگویی است و من نمی توانم گناه کنم چون علی رغم شرع اسلام هست. چنین معصیت بی لذتی را نمی خواهم. آن هم هنگامی که مدیران ارشاد را به مالزی بردم و کار را تایید کردند.
یکی از موضوعاتی که این روزها در سینما رواج دارد اوضاع بازیگری و حضور بازیگرانی است که در همه فیلم ها حضور دارند. نظرتان در این باره چیست؟
تهرانی: در وضعیتی قرار داریم که تعداد محدودی بازیگر مشغول به کار هستند و سایر بازیگران جلوی خانواده خود شرمنده شدند و از بین ما رفتند. حسن جوهرچی و عارف لرستانی جوان هایی بودند که اسم و رسم داشتند و از دنیا رفتند در این میان کسانی هم که اسم و رسم نداشتند ولی می توانستند بازی کنند آن ها هم در حال فوت یکی بعد از دیگری هستند. این فوت و میرها به خاطر فشار ناشی از اوضاع بیکاری است که کسی نمی داند. کسی که مدتها بازی کرده اند کنار گذاشته می شوند و از بازیگران تازه در فیلم ها استفاده می کنند.
بازیگران زن را در فیلم ها بازی می دهند، بعد از دو تا سه فیلم این افراد احساس بازیگری می کنند و بعد کنار گذاشته می شوند. این افراد جهت این که اسمشان روی زبان ها بیفتد نیاز به حواشی ای که پشت آن ها ساخته می شود دارند و چاره ای هم ندارند هنگامی که به عنوان بازیگر در آثار استفاده نمی شود. خدایی که همه ما را آفریده و ناظر به اعمال ماست می فرماید هنگامی که از دری پرسشها اقتصادی وارد شد از در دیگر پرسشها اخلاقی اجتماعی و فرهنگی خارج می شود.
مشکلات زیادی در این عرصه وجود دارد که با توجه به گسترده بودن فعالیت های رهبرمان نمی توانیم انتظار داشته باشیم که ایشان در هر مسئله ای ورود کنند و ما فوق بشر باشند همان گونه که پیامبر اسلام(ص) فرمود من هم بشری مانند شما هستم. کار به جایی رسید که رهبر انقلاب از واژه آتش به اختیار استفاده کردند.
این روزها بازیگران و صورت های معروف زیادی در هر مسئله ای ورود کرده و اظهار نظر می کنند. علت این اوضاع چیست؟
تهرانی: هنگامی که فردی هنرمند سینماست و در عنوان دیگری اعم از زلزله و سیاست و غیره اظهار نظر می کند نشانه بیکاری این هنرمند هست. اوضاع طوری شده است است که اگر مسئله ای روی دهد مردم منتظر هستند که ببینند بازیگران و صورت های معروف ما راجع به ماجرای اتفاق افتاده چه می فرمایند. سینما رسانه ثروتمند و شیکی است و فرد ۲ میلیارد پول ماشین می دهد که دیده شود و با ورود به سینما که رسانه خاص است و گروهی نیست خاص تر می شود ولی واقعیت این است که بسیاری از فیلم ها با پول خود بازیگران ساخته می شود و در رسانه ها به دروغ می گویند ۴۰۰ میلیون تومان دستمزد گرفته ایم.بازیگر ۵۰۰ میلیون به تولید یک فیلم کمک کرده است و بعد می گوید ۴۰۰ میلیون دستمزد گرفته ام. این دروغ به مردم و گرفتن ژست های آنچنانی است.
سینما عرصه ای است که به واقع و به حقیقت یک هنرمند را بازیگر و محبوب می کند نه این که با دروغ پردازی آشنا شوند. دو تا سه نفر در کشور عزیزمان ایران هستند که هنر واقعی دارند و به جهت همین هنر خود هم در حال حاضر نان هنر و زحمت خود را می خورند.
***این گفت و گو در ادامه به پرسشها شخصی و خانوادگی سعید تهرانی رسید …
سعید تهرانی همسر سابق لادن طباطبایی هست. وی چند سالی است که از همسر سابقش لادن طباطبایی جدا شده است است و در این مدت مصاحبه های مختلفی از سوی همسرش در رسانه ها و همینطور اینترنت راجع به جدایی و پرسشها زندگی با وی انتشار یافته است.
طباطبایی در آخرین تصویر العمل خود به جدایی اش از تهرانی در صفحه اینستاگرامش نوشته بود:
“دختر نازنینم، سها …
من گناهکارم، چون سالها سکوت کردم، چون توهین و تحقیر شنیدم و آبروداری کردم، چون خواستم زندگی و آرامش تو را حفظ کنم. نکبت ها و تهمت هایی را تحمل کردم که هیچ انسان باشرافتی تاب نمی آورد. کسی که ۱۷ سال باعشق دوست داشتم، به ناجوانمردانه ترین روش ها مرا خرد کرد، غیراز حقوق قانونی خود هر راه و بیراهی را بکار گرفت:بازوان ستبر و بی سیم و موتور و ژست های پلیس مخفی و مرموز … ترساندن و ارعاب من و خانواده ام…. سکوت کردم.
پدر آبروی دختر است و این دشمن قسم خورده من، پدر تو و تنها علاقه زندگی من بود. ۶ سال از جدایی ما گذشته و من هنوز اینهمه نفرت او را باور نمیکنم. تو دختر زیبایم، اگر نیاز فوری به پیگیری و آموزش نداشتی، اگر در آستانه بلوغ سریع رس حاصل از اوتیسم نبودی، من همچنان سکوت میکردم.
***اما حالا سعید تهرانی بعد از سال ها سکوت خود را شکسته و از مسائلی که با لادن طباطبایی در وقت ازدواجشان داشته از نگاه خود صحبت کرده است.
جریان واقعی زندگی شما با لادن طباطبایی چه بود؟
تهرانی: در اوایل تربیت فرزندم متوجه شدم که فرزندمان با اختلالی روبه رو است که ده سال قبل با واژه اوتیسم جهت نخستین بار آشنا شدم. با در نظرگرفتن این که ۷۰ واحد روانشناسی در دانشگاه پاس کرده بودم به تحقیق راجع به این بیماری پرداختم و تا حدودی اطلاعاتی کسب کردم. بیماران مبتلا به اوتیسم ظاهر خوب و سالم و سرزنده دارند ولی اختلال در یادگیری دارند و تا دو سالگی تشخیص آن سخت است.
لادن طباطبایی فرزند اوتیسمی ام را کتک می‌زد , سکوت سعید تهرانی شکست
زندگی تان بعد از رفتن لادن طباطبایی در مرحله اول سفر به آمریکا چگونه بود؟
تهرانی: جهت نگه داشتن زندگی با لادن طباطبایی بسیار تلاش کردم. علی رغم آن چه لادن طباطبایی در رسانه ها اعلام کرده بود فرزندم را در سال ۹۱ رها کرد و به آمریکا رفت. من به تنهایی از دخترم نگهداری کردم و فعالیت خودم و موسسه فیلمسازی ام متوقف شد. این در حالی بود که مادرم هم جهت نگهداری از دخترم به کمکم آمد و با در نظرگرفتن این که نگهداری از بیماران مبتلا به اوتیسم دقت، مشکل و صبوری زیادی نیاز دارد فشار زیادی به مادرم وارد شد و با در نظرگرفتن این که ۴ مدال طلای ورزشی داشت در سلامت کامل در حالی که به حرف زدن با هم مشغول بودیم ناگهان درگذشت که شوک شدیدی بر من وارد شد.
دلتان جهت دختران تنگ نمی شود؟
تهرانی: دل شوره ها، نگرانی ها و دلتنگی پدر نسبت به دخترش امری طبیعی است و این حس فرزند و دختری با توجه به بیماری اوتیسم فرزندم و همچنین زندگی در تنهایی هایمان با هم به مدت طولانی باعث شد هنگامی که دخترم از کشور عزیزمان ایران و از منزل ام رفت تنهاتر شدم.
بیماری اوتیسم و شرایط حاکم بر این بیماری در کشور چگونه است؟
تهرانی: از کشور عزیزمان ایران گرفته تا کالیفرنیا هیچ جا مرکز آموزش اوتیسم درستی نداریم و این مراکزی که در کشور وجود دارد دروغین است چراکه فرزند ها را اذیت می کنند و بافایده نیستند. من در حال تحصیل در دکترای رشته روانشاسی بالینی هستم. فوق لیسانس تکنولوژی آموزشی دارم. به دنبال تاسیس موسسه ای مخصوص بیماران مبتلا به اوتیسم هستم یعنی مانند همان مرکز اوتیسم که دخترم در کالیفرنیا تحت آموزش و تحصیل هست، به دنبال ساخت یک مجتمع بزرگ هستم که بتوانم جهت بیماران اوتیسم کاری کنم. تقاضا کرده ام که خودم آن را بسازم و اگر در وقت حیاتم ساخت آن میسر نشد در ورودی این موسسه پیکرم را دفن کنند تا کسانی که رجوع می کنند از روی قبرم بگذرند که این کار افتخاری جهت من است.
واژه های کلیدی: زندگی | سینما | فرزند | اوتیسم | تهرانی | اوتیسم | هنرمند | نگهداری | سینمایی | بازیگران | طباطبایی
لادن طباطبایی فرزند اوتیسمی ام را کتک می‌زد , سکوت سعید تهرانی شکست
دانلود فایل ها
توجه: ممکن است تمام لینک های دانلود به دستور مقام قضایی حذف شده باشد...
